نوشتهاند هنگامی که کاروان اسیران کربلا را در شام، به کاخ یزید بردند، در میان وسایل غارت شدهی شهیدان، پرچمی بود که از ضربات دشمن بسیار آسیب دیده بود. یزید با حیرت به آن نگاه کرد و پرسید: «این پرچم در دست چه کسی بوده است؟»
گفتند: «عباس بن علی.» آنگاه سرگردان بین حیرت و احترام، سه بار برخاست و نشست و به حاضران گفت: «به این پرچم خوب نگاه کنید. ببینید که بر اثر ضربات شما هیچ جای سالمی ندارد، ولی انتهای آن که در دست علمدار بوده، سالم سالم است.»
این سخن کنایه از این بود که پرچمدار، ضربات تیغهای برهنه و برّانی را که به دستش میخورده، تاب آورده، ولی پرچم را رها نکرده است.
آنگاه یزید رو به حاضران، با صدای بلند گفت: «نفرین از نام تو دور باد ای عباس! به راستی که این معنای کامل وفای برادر نسبت به برادر است.»(1) هم چنین او در صحنهای دیگر آنگاه که بر امواج بستر دلانگیز آب روان نگاه میکند، لبان خشکیده محبوب خود را در نظر میآورد و داغ تشنگی را از یاد میبرد و وفاداری او برگ دیگری بر برگهای زرین عاشورا میافزاید.
پینوشت:1. سوگنامه آل محمد، محمد محمدی اشتهاردی، قم، انتشارات ناصر، چاپ ششم، 1373، ص 299.